شنیدنی هارو شنیدم
دیدنی هارم دیدم
بقیه اش دیگه به خودم مربوطه
دیگه خستم شدم از اثبات کردن خودم
دیگه خسته شدم از ادمای مظلوم نما و دوست نما
من همینم که هستم
و کسایی که پیشمن منو با بدی ها و خوبی هام دوسم دارن
بقیتون برین به درک واصل شین احمقا
فک نکنین چون یه زمانی باهاتون گفتم و خندیدم
الانم ساده بگذرم و چیزی نگم
یه زمانی عنده هزره بودنو و شیطان صفت بودن و جنده بازی کردنو چسبوندین بهم
دوستامو تبدیل کردین به خونی ترین دشمنام
منم عین کودنا نشستم گریه کردم و التماستون کردم که اشتباه میکنین
اگه بخوام میشم بد ترین ادم اینجا*-*
ولی نمیخوام اطرافیانمو اذیت کنم چون ادمم میفهین؟؟
چون دل دارم وجدان دارم رحم دارم مهربونی دارم
چون من یه دخترم و دخترا بلد نیستن دل کسیو بشکنن مگه نه؟